پنج ماهگیت مبارک عزیز دلم
پسر گل مامان با یک هفته تاخیر 5 ماهگیت مبارک متاسفانه چون این چند روز به نت دسترسی نداشتم نتونستم به موقع 5 ماهگیت رو اینجا ثبت کنم. پسرم خیلی خیلی دوست داشتنی شدی و شیرین کاریهات به حدی شده که دل همه رو میبری.هر چند از چهار و نیم ماهگیت تا الان یکم غرغرو شدی و همش نق میزنی ولی بازم خیلی شیرین و خواستنی هستی. مامان این روزها حسابی مشغول بزرگ کردن پسرشه و وقت سر خاروندن هم نداره. میخوام یکم از کارهات بگم گل پسری مامان دیشب ساعت چهار صبح بیدار شدی و تا ساعت 6 بیدار بودی و سرحال واسه خودت آواز میخوندی و میخندیدی خوابت خیلی کم و سبک شده و همش دوست داری کنجکاوی و بازیگوشی کنی. نسبت به غریبه ها و آدمایی که نمیشناسی غریبی میکنی و میزنی زیر گریه و در عوضش حسابی به من و بابا میخندی. جدیدا برای اینکه بری بغل کسی دستت رو دراز میکنی و کمرت رو به جلو خم میکنی البته بیشتر برای من و بابا این کار رو میکنی. اگه رو زمین هم باشی وقتی از بالای سرت رد میشیم اونقدر دست و پا میزنی و کمرت رو میدی به سمت بالا تا بغلت کنیم. موقع عوض کردن پوشک اگه بهت بگم که میخوام پوشکت رو عوض کنم میخندی حتی اگه در اوج گریه کردن باشی البته از دو سه ماهگی این طوری بودی. دیگه بیشتر از این فرصت ندارم برات بنویسم کوچولوی من چون گرسنه ات شده و باید برم. پسر نازم خیلی دوستت دارم.